کد مطلب:28610 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:105

نامه محمّد بن ابی بکر به معاویه












2406. وقعة صِفّین - به نقل از عبد اللَّه بن عوف بن احمر -:

محمّد بن ابی بكر به معاویه نوشت:

به نام خداوند بخشنده مهربان. از محمّد بن ابی بكر به آن گم راه، فرزند صَخْر. درود بر فرمانبرانِ خدا، از جانب كسی كه به شایسته ولایت الهی تسلیم شده است.

امّا بعد؛ خداوند با شكوه و بزرگی و چیرگی قدرت خویش، بی مشقّت و بی آن كه توانش كاستی پذیرد و به آفریدگانِ خویش نیاز یابد، جهان آفرینش را پدید آورد. خداوند، آنان را بنده خویش مقرّر فرمود و از ایشان، گروهی را تیره بخت و برخی را نیك بخت قرار داد؛ شماری را گم راه و عدّه ای را راهیافته. سپس با علم خویش، آنان را بِه گُزین كرد و از میان ایشان، محمّدصلی الله علیه وآله را برگزید و به پیامبری، ویژه ساخت و برای [ ابلاغ] وحی خویش انتخاب كرد و امینِ امرِ خود شمرد و او را به رسالت برانگیخت؛ پیامبری كه كتاب های [ آسمانی ]پیشین را راست شمرد و رهنمایِ شریعت ها شد. پس وی با حكمت و پند نیك، [ مردم را] به راه پروردگارش فرا خواند.

نخستین كسی كه محمّدصلی الله علیه وآله اجابت كرد و به او روی آورد و راستش شمرد و با وی همساز گشت و اسلام آورد و تسلیم شد، برادر و پسر عمویش علی بن ابی طالب بود كه او را بر پایه [ سرّ] غیبیِ پوشیده، تصدیق كرد و بر هر دوست [ دیگر ]ترجیحش داد و از هر بیمی پاسش داشت و در هر [ رویداد] هراس آلود، از دل و جان، قوّت قلب او شد، با دشمن وی جنگید و با دوستش سازگاری ورزید، در لحظه های سختی و هنگامه های هراس، همواره جان خویش را به او پیشكش كرد، چندان كه پیش گامی شد در جهاد، بی مانند و در رفتار، بی همتا.

اكنون می بینیم كه از همتایی با او دم می زنی، حال آن كه تو، تویی؛ و اوست برترینی كه در هر خیری پیشی جُسته؛ نخستین اسلام آورنده، پاكْ نیّت ترینِ مردم و پاكْ نژادترینِ انسان ها، دارای برترین همسر، و پسر عمویش برترین پسر عموی عالَم است و تو لعنت شده ای هستی، فرزند لعنت شده ای [ دیگر]!

پس آن گاه، تو و پدرت همواره در پی آشوبگری در دین خدا بودید و كوشیدید تا نور خداوند را فرو بنشانید. بدین غرض، محفل ها فراهم ساختید، مال[ ها ]صرف كردید، و با قبایلِ [ گرونده به اسلام] در افتادید. پدرت بر همین اندیشه مُرد و تو نیز پا جای پای او نهادی.

گواه ضدّ تو، بر این معنا، باقی مانده احزاب و سرانِ نفاق و مخالفت با پیامبر خدا هستند كه به تو پناهنده شده، نزدت مأوا جُسته اند.

و گواه علی، افزون بر فضل آشكار و پیشینه دیرینش، یاران او هستند كه یادشان به ارجمندی در قرآن آمده؛ همان مهاجران و انصاری كه خداوند، ایشان را ستوده است. ایشان، پیوستگان و فوج های پیرامون اویند كه شمشیر از نیام بركشیده، برایش خون خود را ریخته اند، فضیلت را در پیروی از او یافته، تیره بختی را در ستیز با وی می بینند.

وای بر تو! چگونه خود را با علی برابر می كنی، حال آن كه او وارث و وصی و پدرِ فرزندانِ پیامبر خدا و نخستین پیروی كننده از وی و دیرپای ترین پیمان سپارِ اوست و پیامبرصلی الله علیه وآله رازش را به او سپرده و او را در كار خویش شریك كرده است. امّا تو دشمن پیامبرصلی الله علیه وآله و پسرِ دشمن اویی. پس تا می توانی از باطلِ خویش بهره گیر و پسرِ عاص [ نیز] تو را در گم راهی ات یاری دهد. گویا مهلتت سپری گشته و حیله ات سست شده است. زود است كه آشكار شود فرجامِ برتر از آنِ كیست.

بدان! جز این نیست كه تو با پروردگارت فریبگری پیش گرفته ای؛ همو كه از تدبیرش در امان مانده ای و از رحمتش ناامید گشته ای! و او در كمین توست، حال آن كه تو فریفته [ ی صبر] او شده ای. و خدا و خاندان پیامبرصلی الله علیه وآله از تو بی نیازند. درود بر آن كه هدایت را پیروی كند![1].









    1. وقعة صفّین:118، الاحتجاج:97/434/1، الاختصاص:124، شرح نهج البلاغة:188/3.